#تولیدی 

#به_قلم_خودم

غروب جمعه ای دیگر در راهست مهدی جان.

 هوای دلمان سنگینست و آسمان چشمانمان را غبار دلتنگیتان فرا گرفته ، بر قلب های خاکیمان آرزویست که حکایت گر تمنای نگاه زهراییتان است .

مولای من ، کلمات هم از  به تصویر کشیدن حال دلمان  ناتوانند ، اما قطرات شبنم نگاهمان تفسیرگر   غربت دلتنگیمان اند .

آقای من عشقتان را به قلب ناقابلمان هدیه کرده اید  اما ای مولای من …..

سالهاست که جمعه های بدون شما را شماره کرده ایم و نشانه ای از گل رویتان نیافته ایم ،سالهایی که در نظرمان جستجو گر نشانی از شما بوده ایم …..

ای یادگار زهرا ، تنها نشانی که از شما داریم دلتنگی زمینیمان است که در لحظات فراغتان اوج می گیرد و دل مضطرمان را در آسمان ابری غیبتتان به پرواز در می آورد و بغض های نشکستمان را به تلاطم می اندازد …..

ای امید دل های خسته ، غنچه های نشکفته ی قلبمان تشنه اند ، تشنه جرعه ای از عشق رویتان  .

مهدی جان شکوه های دل شکسته مان را به کجا ببریم  که غربت آخرزمانمان پایان گیرد  ؟

آقای من ، هوای دلمان بهانه گیر شماست ، چشم انتظاریم یا صاحب الزمان (عج) ، چشم انتظار صبح امید …..

اللهم عجل الولیک الفرج 

✍ به قلم شهاب الدینی