خانه ورود
شاگرد اول
ارسال شده در 18 شهریور 1397 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی

شاگرد اول بودم ، پدرم یادم داده بود،که من همیشه درس بخوانم ، وقتی مهمان می آید زود بیایم سلام کنم و بروم ! آرام آرام مهمانهای ما خیلی کم شدند چون مادرم غیر مستقیم گفته بود حواس مرا پرت می کنند !

عیدها همه اش خانه بودیم و من نمی دانستم سیزده بدر یعنی چه ؟

وقتی مدرسه می رفتم، پدرم خودش مرا می رساند آخه مادرم گفت بود نکنه توی سرویس مدرسه حرف بد یاد بگیرم .

پدرم مرا خیلی دوست داشت! وحتی می گفت زنگ تفریح به حیاط نروم !چون ممکن است بچه ها دعوایم کنند !

ومن نه تنها زنگ تفریح مدرسه که تمام زنگهای تفریح عمرم را در اتاقی درس خواندم ! مایه افتخار پدر بودم ! شاگرد اول !

وقتی پدر مرا به مدرسه می رساند شیشه ی اتومبیل را بالا می زد که مبادا حرفی بشنوم ومن تا مسیر مدرسه ریاضی کار می کردم!

وقتی سر سفره می آمدم باید به فیزیک فکر می کردم چون پدرم می گفت نباید لحظه ها را از دست بدهم !

چقدر دلم می خواست یکبار برف بازی کنم ، اما مادر پنجره را بسته بود ومی گفت پنجره باز شود من مریض می شوم 

من حتی باریدن برف را هم ندیده ام !

من همیشه کفشهایم نو بود چون باآنها فقط از درب مدرسه تا کلاس می رفتم !!من حتی یک جفت کفش در زندگی ام پاره نکردم و مایه افتخار پدرم بودم !

من شاگرد اول تیزهوشان بودم ! تمام فرمول های ریاضی وفیزیک را بلد بودم 

ولی نمی توانستم یک لطیفه تعریف کنم !
و حالا یک پزشکم ! چه فرقی دارد تو بگو یک مهندس ! پزشکی که تا الان نخندیده است ،مهندسی که شوخی بلد نیست!

من نمی دانم چطور باید نان بخرم !من نمی دانم چطور باید کوهنوردی بروم!

با اینکه بزرگ شده ام اما می ترسم باکسی حرف بزنم ! چون ممکن است حرف بد یاد بگیرم !

من شاگرد اول کلاس بودم ! اما الان نمیدانم اگر مثلا مراسم عروسی دعوت شوم چگونه بنشینم ، اگر مراسم عزاداری بروم چه بگویم !

همسایه مان برای ما آش نذری آورده بود نمی دانستم چه اصطلاحی بکار ببرم 
یک روز باید بنشینم برای خودم جوک تعریف کنم ! یک روز باید یک پفک نمکی را تا آخر بخورم !یکروز می خواهم زیر برف بروم ! یک روز می خواهم داد بکشم ، جیغ بزنم !من شاگرد اول کلاسم اما از قورباغه می ترسم ، از گوسفند می ترسم ، مایه افتخار پدر حتی از خودش هم می ترسد !
راستی پدرها ومادرهای خوب و مهربان به فکر شاگرد اول های کلاس باشید

و اگر مادرم را دیدید بگویید پسرش شاگرد اول کلاس درس و شاگرد آخر کلاس زندگی است

#گوهر_علم

نظر دهید »
چرا زن زود پیر میشود!
ارسال شده در 13 شهریور 1397 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی

​چرا زن زود پیر میشود!

در رحم مادر، خداوند بچه را در آبی بسیار شور قرار داده تا جسمش تمیز بماند و مادر سنگینی بچه را کمتر احساس کند

و خداوند روزی جنین را از طریق بند ناف که به مادر وصل است به او میرساند…
پس اگر مادر در غذا خوردن کوتاهی کند…

از غذای جنین چیزی کم نمیشود…. 

بخاطر وجود غده هایی که با گرفتن مواد لازم از دندانها و استخوان مادر غذای جنین را تأمین میکند

و به همین دلیل است که مادران با پیشروی در سن، دندان و پا و زانو درد میگیرند، و در آخر میگویند: زن زودتر از مرد پیر میشود…
اگر آدمها بدانند که مادرشان بخاطر آنها استخوانش آب میشده در این میمانند که چگونه قدردانی بکنند…!

نظر دهید »
پدر خوب! 
ارسال شده در 13 شهریور 1397 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی

​پدر خوب! 

به حرف های جزئی و کم اهمیت کودکت با دقت و حوصله گوش کن…

 تا در نوجوانی حرف های بااهمیت و مهم اش را برای تو بگوید.

1 نظر »
گرانی در بیان امیرالمومنین
ارسال شده در 13 شهریور 1397 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی

2 نظر »
دلتنگ آسمانم 
ارسال شده در 10 شهریور 1397 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی

#تولیدی

#به_قلم_خودم

روزی که چشم به دنیا گشودم دلنگرانی عجیبی همه وجودم را در بر گرفته بود ، من امده بودم ، بر خاک زمین قدم نهاده و آغازگر سفری طولانی بودم ، پیش رویم می دیدم عالمی را که با همه تصورات من متفاوت بود .

دورو برم پر بود از انسانهایی که  اصل وجود خود را به فراموشی سپرده بودند و بازی دنیا رو باور کرده بودند ، دلبسته آرزوهای فانی آن شده بودند .

طولی نکشید که وجود پاک  من هم با عالم خاک خو گرفت .

 روزها پشت سر هم می آمدند و کودک درونم روز به روز قد می کشید و تخیلات معصومانه ام جای خود را به دیو سرکش نفس سپرد ، هرگز در باورم نبود روزی برسد که دل کوچک من هم یک رنگ با جماعت دنیا زده زمین شود دیگر سادگی و پاکی کودکانه ام رو به فراموشی رفته بود .

امروز که در خودم تامل کرده ام ، آمدنم را به یاد ندارم اما راهی را در مقابلم می بینم که پایانش دیر یا زود فرا می رسد و مرا رهسپار عالمی دیگر می کند .

ماندنم همیشگی نیست اما ….

گذر زندگی را دوست دارم چرا که نوید دهند پایان تاریکی هاست ….

 دنیای سیاهو سفید زمین را دوست ندارم ،دنیایی که در آن  دل آدم ها جایگاهی ندارد ،دنیایی که  اگر بدی ها را با خوبی پاسخ دهی  تو را ساده لوح می خوانند .

دنیایی که اگر خوب باشی انگشت نمای گرگ صفتان زمانه خواهی بود .

دنیایی که  دروغ های ریزو درشتش ویرانگر آرامش قلب های رئوفند .

زمین را دوست ندارم ، زمینی که پاکی اش را گرگ صفتان   به قبرستان ظلمت زده ی بی رحمیها تبدیل کرده اند .

دلتنگ انسانیتم و از دنیای زمین خسته ام .

 دلم کمی آسمان می خواهد …… 

به قلم :شهاب الدینی

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 54
  • 55
  • 56
  • ...
  • 57
  • ...
  • 58
  • 59
  • 60
  • ...
  • 61
  • ...
  • 62
  • 63
  • 64
  • ...
  • 100

آخرین مطالب

  • اذن دخول
  • جوان فلسطینی
  • شهادت حضرت زهرا (س)
  • هفته کتاب و کتابخوانی
  • جشن روز دختر 
  • پرستار
  • سه اصل مهم در هدفگذاری
  • نسیم جوانی
  • وداع با رمضان
  • آشتی با مادر شوهر

آخرین نظرات

  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در مهارت ارتباط موثر
  • صبح انتظار  
    • صبح انتظار
    در مهارت ارتباط موثر
  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در عاشقانه های پائیزی
  • شمیم  
    • شمیم تکه های ناب
    در عاشقانه های پائیزی
  • maryam  
    • http://paeiz.kowsarblog.ir>
    در رهبرانه
  • زكي زاده  
    • مائده
    در نیاز به محبت 
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در لبیک یا حیدر 
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در دختران چادری 
  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در چشم انتظار صبح امید 
  •  
    • سعادت به نام تو...
    در گذرگاه سرنوشت
  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در گذرگاه سرنوشت
  • عابدی  
    • زینبیه ایوان
    در گذرگاه سرنوشت
  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در گذرگاه سرنوشت
  • زكي زاده  
    • مائده
    در حجامت
  • سونیا سجادی  
    • انارستـان
    در گذرگاه سرنوشت
  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در گذرگاه سرنوشت
  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در حسین زمان 
  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در حسین زمان 
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ  
    • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
    در حسین زمان 
  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در گرانی در بیان امیرالمومنین

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

چشم انتظار صبح امید

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • غربت فاطمه
  • صفات الهی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار

  • امروز: 4
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 174
  • 1 ماه قبل: 945
  • کل بازدیدها: 74547

آمار بازدید

  • یا صاحب الزمان ادرکنی مولاجان 
  • یاد خدا 
  • آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شد 
  • مادر 
  • داستان انار و شهریور ....

مطالب با رتبه بالا

  • به سوی خداوند (5.00)
  • آستان اجابت  (5.00)
  • حسین زمان  (5.00)
  • غریبانه عاشقت شده ام  (5.00)
  • شعر_مهدوی (5.00)
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان