داستان #به_قلم_خودم #آخ_جون_آش صبح شنبه بود که مادرم با صدای بلند صدام کرد،رحیمه پاشو مدرسه ات دیر شد چقدر می خواهی بخوابی، دوباره از مدرسه ات جا می مونی …. با شنیدن صدای مادر چندبار این پهلو و آن پهلو شدم ولی درآخر با چشم های پف… بیشتر »
آرشیو برای: "آذر 1397, 29"
تقدیم به قاری قرآن شهرمان آقای نصرت آبادی ماهمگی به وجود ایشون افتخارمی کنیم به امید راهیابی به مسابقات بین المللی ?????????????????? باتشکراز استاد محترمشان آقای سعیدی بیشتر »
#به_قلم_خودم #آخ_جون_آش صبح شنبه بود که مادرم با صدای بلند صدام کرد،رحیمه پاشو مدرسه ات دیر شد چقدر می خواهی بخوابی، دوباره از مدرسه ات جا می مونی …. با شنیدن صدای مادر چندبار این پهلو و آن پهلو شدم ولی درآخر با چشم های پف کرده ام از… بیشتر »
آخرین نظرات