خانه ورود
من طلبه ام 
ارسال شده در 8 آذر 1399 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی

​من طلبه ام 

#به_قلم_خودم
 من طلبه ام و افتخارم این است که طلبگی ام نشانه ای ز بانوی بی نشانه هاست .
 سالهای نه چندان دور بود که از خودم پرسیدم از کجا آمده ای بانو و به کجا رهسپاری؟
 پاسخ سوالم رو در تلاوت بیداری  آیات قرآن که  بهتر از همه کلمات است  جستم و شکوه عشق را در زمزمه این آیه یافتم :
وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ
ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺴﺰﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﮕﻲ [ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺟﻬﺎﺩ ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻭﻧﺪ ; ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻤﻴﻌﺘﻲ ﮔﺮﻭﻫﻲ [ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ]ﻛﻮﭺ ﻧﻤﻰ  ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ ، ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪ ، ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ [ ﺍﺯ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻭ ] ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻧﺪ .(١٢٢) ( آیه 122 توبه)
با خواندن این آیه بود که در این حوالی حرفهای قرآن بند دلم را پاره کرد و با چشم های باورم  که به تقدس حجاب زهرایی ایمان آورده بود  به خود آمدم و مسیرم را یافتم و انگیزه حرکت در این  راه را از برکت وجود این آیه برچیدم ، که
 شاید بتوانم  یکی از شاگردان مکتب  امام صادق (ع) در آخر الزمان باشم .
خودم خوب می دانم که طلبگی ام را در مخمل آسودگی نپیچیده اند
در این دوره از زمان طلبه که باشی …..!  غربت مهدی (عج)را در کوچه پس کوچه های سرد آخر الزمان  و در ناله های او برای کمی یارانش خواهی دید نبض دین در دستان ماست و  بار رسالت دین
 بر دوشمان سنگینی می کند نکند روزی برسد که از نگاه امام زمان (عج)شرمگین بمانم برای همین بود که چشمهایم را نذر دل مهدی زهرا (عج) کردم  و با خود گفتم مبادا در این خزان بی وفایی ها ، حرفهای زهرآگین کوته فکران قلبم را نشانه رود و لحظه ای   پای دلم بلرزد و من را از حرکت در راه عشق باز دارد .
نکند روزی من هم در این بازار فراموشی امام زمانم را به اندک مبلغ ناچیزی از آرزوهای خاکی بفروشم .
خوب می دانم که در این راه پر پیچ و خم آخر الزمان خدای من غم های نگفته ام را به نظاره نشسته  .
طلبه ام و  با فکر و قلبی که خالی از غم فرج نیست
هویت طلبگی ام را در ارتباط با امام زمانم در جستجویم
همه ناراحتیم این است که نکند با رفتار ناخواسته ای دل امام زمانم را بلرزانم و من هم سربارش باشم .
دیدن گل  لبخند رضایت مادرم زهرا (س) تحمل سختی راه هم برایم دلنشین کرده و حس ناب بندگی را مهمان دلم می کند .
 من طلبه ام و باورم بر این است که از چادر مشکی ام عطر یاس به مشام می رسد.
 خوب می دانم که  کوچکترین از  رفتار و گفتار من می تواند  برای اطرافیانم الگو باشد ، در این راه همه تلاشم این است که آینه ای از رفتار و گفتار مادرم زهرا (س)  باشم.
به قلم :شهاب الدینی

نظر دهید »
 سرنوشت
ارسال شده در 8 آذر 1399 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی

​#به_قلم_خودم.

توی زندگی هر دختر جوانی روزهایی هست که نگرانی از سرنوشت ، قلبش را چنگ می زندو چشمان زیبای او را با قطرات شبنم زینت می دهد و زیبایی و مظلومیت های وجودش ر

ا دو چندان می کند !!
آری ازدواج امریست  که خیلی از دختران با آن آشنایند و با فرازو نشیب های  تصمیمات آن آشنایند .
سرنوشت من …..
چند روزی بود که  نقل کلام دور همیهای خانوادمان شده بودم، وقتی بحث از ازدواج من به میان می امد انگار قلبم تپشی متفاوت به خود می گرفت و سرخی گونه هایم نمایانگر ،گردش سریع خون در جویبار رگهایم میشد ، رنگ رخسار نمایانگر سر درونی وجودم بود ، با آمدن خواستگار های متعدد دیگه باورم شده بود من متعلق همیشگی این خانواده نیستم و دور یا زود  باید از همه وابستگی های کودکانه وجویم دل ببرم .
 بعد از صحبت با پدر تصمیم بر این شد که به خواستگارم اجازه آمدنشان را به منزل ، صادر کنیم . با وجود همه دلنگرانی ها اما حرف های امید بخش پدر و حضورش در کنار من ،تنها دلگرمی ام بود که او با من هست و در این دشواری راه ، دستانم را رها نخواهد کرد .
 با همه دلنگرانی هایی که داشتم ، اما مثل یک کدبانوی هنر مند همه زوق و سلیقه ام را برای آماده کردن خانه پدری ، برای حضور خواستگارم فراهم کردم  ، در اون حالو هوا لحظه ای نگاهم به چشمان مادرم گره خورد ،چشمانی که خیره به من مانده بود و انگار با  نگاهش ، حرفهایی داشت .
باز هم  مثل همیشه قلب رئوف مادر  ، دلنگرانی وجودیم را از نگاه من خوانده بود و او را به سوی من هدایت کرد ، با دستان نوازشگرش ، دستی بر سرم کشید و بوسه ی گرمش را نثار گونه های سرم کرد .
مهر مادرانه ای که قلب لرزانم را ، نوازش کرد و دریای مواژ وجودم را آرام کرد ….
 زمان موعود فرا رسید با نسیمش غبار انتظار را با از خانه قلبم ربود  ، لحظه ای که زنگ خانه به صدا درآمد ،صدای پدر  را شنیدم که میگفت مهمان ها آمدند دخترم ، چادرت را سر کن  ،
با کلام پدر تپش قلبم به صدا  در امده بود ، مادر به سویم امد و چادر سفید بخت را در دستانم گذاشت و خیره به من گفت ؛ دخترم چای را آماده کن …..
به قلم:شهاب الدینی

نظر دهید »
پرواز غریبانه
ارسال شده در 8 آذر 1399 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی

بسمه تعالی : 

سلام بر تو فخری زاده عزیز که به یاران شهیدت پیوستی  و دلهای داغ دار از شهادت حاج قاسم را شهادتت سوزاندی  یادت بخیر که نامت با شهادتت رسانه ای شد  .ای کاش قبلا نامت را شنیده بودیم . ما نامت را نمی دانستیم ولی دشمن خونخوار به خوبی می شناختت  .تو را کشت تا چراغ علم  وپیشرفت را در ایران خاموش کند  ولی اراده خداوند چیز دیگری است  . اما حرفم چیز دیگری است وآن اینکه اسرائیل جنایت کار ده سال است به راحتی در داخل کشور نخبه های ما را ترور می کند مشکل کجاست .مشکل دعواهای سیاسی است  و یا ضعف سیستم امنیتی ما  . چند نفر نخبه گمنام دیگر در کشور وجود دارند که نامشان در لیست ترور موساد است  . هر روز با نگرانی صبح را شب وشب را صبح می کنیم که نکند  عزیزی دیگر را از دست بدهیم  . باید سیستم امنیتی کشور در عملکرد خود بازنگری کند . تا دشمن نتواند با فراغ بال برای ترور فرزندان وطن  برناهه ریزی و اجرا کند

نظر دهید »
کودکانه های من
ارسال شده در 4 آذر 1399 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی

​#به_قلم_خودم

#کودکانه_های_من

دوران کودکی را هنوز به یاد دارم ،روزهایی که سرشار از انرژی بودم  و همه چیز در نظرم زیبا بود .
تنها خاطره شیرینی که از اون روزها به یاد دارم در ایام قبل از عید بود که که روزی  پدر برایم یک جفت جوراب زیبا خرید ،از نظرم یک جفت جوراب هدیه ای باارزش بود و از هدیه پدر خیلی خوشحال شدم  و برای چند ساعتی با جوراب ها بازی کردم ، اما در این میان اصلا دلم نمی آمد آن جوراب ها  را بپوشم برای همین تصمیم گرفتم که آنها را در کمد لباسم مخفی کنم که با فرا رسیدن سال جدید من هم مثل دیگر بچه ها جوراب های نو بپوشم آن روزها هر صبح که از خواب بیدار میشدم با عجله به سمت کمد لباسم می رفتم که از وجود جورابهایم مطمئن شوم .

سالهاست که از اون روزها می گذرد اما حالا دیگر من اون کودک ساده دل نیستم ، اما….. همچنان  هر صبحی که از خواب بیدار می شوم و اعضای خانواده ام را در کنارم می بینم  و حضور پدر و مادر را در کنارم احساس می کنم ، دل لرزانم آرام می گیرد و خدا را برای همه نعمت هایش شکر گذاری می کنم .

به قلم

شهاب الدینی

نظر دهید »
دختر هم دخترای قدیم 
ارسال شده در 3 آذر 1399 توسط مکتب سلیمانی سیرجان در صفات الهی


​#به_قلم_خودم

#دختر_هم_دخترای_قدیم

 

به قول مادر شوهرم دخترم دخترای قدیم.

 یک وقت فکر نکنی این حرفو به حساب مادر شوهر بودنش می زنه ،نه اصلا اینجور نیست ? 

وگرنه هر کسی که ندونه ، شما که خوب می دونید نمونه عروس حاج خانم کم پیدا میشه ? 

جونم براتون بگه که ما هم از اون خانواده های به شدت سنتی هستیم توی خانواده ما تا بوده همین بوده که مادر خانواده دائم تو گوشمون می خوند که دختر باید سنگین و رنگین باشه?

 آهسته بره آهسته بیاد …..

 

یادمه مامان بزرگم می گفت چه معنا داره دختر تو کوچه و خیابون نیشش تا بنا گوشش باز باشه ? 

یادش بخیر اون روزها چادر گل دار ماماندوزم رو سر می کردم و با دختر همسایه توی کوچه بازی می کردم ته دلم به خاطر چادری که سرم بود خوشحال بودم که منم دارم بزرگ میشم یواشکی دور از چشم مامان می رفتم کفشهای پاشنه دارشو پام می کردم و روی حیاط خونه راه می رفتم همه فکرم این بود که منم دارم  بزرگ میشم یک روز مثل مامان از این کفشها می پوشم و میرم خرید .

یک بار هم یادمه  کفش های بابامو پوشیدم اما چشمتون روز بد نبینه نقش بر زمین شدم و دستم شکست دیگه از همون وقت بود که پامو توی کفش بزرگترا نکردم ? 
ولا دوره زمونه هم عوض شده  به قول حاج خانم قدیم ندیما دخترا تحملشون بیشتر بود می نشستند توی خونه و این وظیفه مادر خونه بود که راه بیفته توی محله و  از خوبیهای داشته و نداشته دخترش به خانم های همسایه تعریف کنه ، بعدشم با یک دیگ آش نذری فن اخر رو اجرا کنه و دختر شاخه نباتشونو با یک کاسه آش راهی خونه بخت کنه ??
به قلم: شهاب الدینی

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 40
  • 41
  • 42
  • ...
  • 43
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 47
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 100

آخرین مطالب

  • اذن دخول
  • جوان فلسطینی
  • شهادت حضرت زهرا (س)
  • هفته کتاب و کتابخوانی
  • جشن روز دختر 
  • پرستار
  • سه اصل مهم در هدفگذاری
  • نسیم جوانی
  • وداع با رمضان
  • آشتی با مادر شوهر

آخرین نظرات

  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در مهارت ارتباط موثر
  • صبح انتظار  
    • صبح انتظار
    در مهارت ارتباط موثر
  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در عاشقانه های پائیزی
  • شمیم  
    • شمیم تکه های ناب
    در عاشقانه های پائیزی
  • maryam  
    • http://paeiz.kowsarblog.ir>
    در رهبرانه
  • زكي زاده  
    • مائده
    در نیاز به محبت 
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در لبیک یا حیدر 
  •  
    • رنگ خدا
    • مدرسه معصومیه قیدار
    در دختران چادری 
  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در چشم انتظار صبح امید 
  •  
    • سعادت به نام تو...
    در گذرگاه سرنوشت
  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در گذرگاه سرنوشت
  • عابدی  
    • زینبیه ایوان
    در گذرگاه سرنوشت
  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در گذرگاه سرنوشت
  • زكي زاده  
    • مائده
    در حجامت
  • سونیا سجادی  
    • انارستـان
    در گذرگاه سرنوشت
  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در گذرگاه سرنوشت
  •  
    • وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
    • تازه های کوثر
    در حسین زمان 
  • پشتیبانی کوثر بلاگ  
    • ₪ آموزش وبلاگ نویسی و پشتیبانی کوثر بلاگ ₪
    • فراخوان ها و مسابقات کوثر بلاگ
    در حسین زمان 
  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ  
    • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ
    در حسین زمان 
  • مکتب سلیمانی سیرجان  
    • چشم انتظار صبح امید
    در گرانی در بیان امیرالمومنین

Sidebar 2

This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

چشم انتظار صبح امید

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • غربت فاطمه
  • صفات الهی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار

  • امروز: 14
  • دیروز: 37
  • 7 روز قبل: 153
  • 1 ماه قبل: 910
  • کل بازدیدها: 74490

آمار بازدید

  • یا صاحب الزمان ادرکنی مولاجان 
  • یاد خدا 
  • مادر 
  • داستان انار و شهریور ....
  • زندگی زیباست

مطالب با رتبه بالا

  • وطنم ای شکوه ایمان (5.00)
  • نحوه پخت بزقرمه  (5.00)
  • آثار فردی یاد خدا (5.00)
  • ولادت عشق (5.00)
  • اصلاح تغذیه (5.00)

بهترین وبلاگ ها

  • نورفشان
  • فرهنگی
  • ندا فلاحت پور
  • صاحل الامر
  • مصباح
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان