#به_قلم_خودم

#حال_مردم_شهرمان_خوب_نیست_حیدرهای_زمانه_کجایند_؟؟؟؟

زندگی همه ما انسانها  همواره از لحظه آغازین آفرینش همراه با سختی ها و مشکلات بوده و این  فرازو نشیب های روزگار مسئله ای تازه و جدیدی برایمان نیست.

 همه ما روزهایی را تجربه کرده ایم که با مشکلات همراه بوده است ، اما نمی دانیم که چرا در این زمان تحمل این مشکلات برایمان سخت شده ؟

آیا تابه حال با خودمان اندیشیده ایم که چرا مشکلاتمان روز به روز بیشتر می شود و گره کارمان  کورتر می شود ؟

شاید یکی از دلایل این همه اتفاق  به تغییر درونی رفتار همه ما برگردد  ، تغییری که به خودخواهی و خود محوری ما ختم می شود .

من وجودی که در باطن همه ما فعال است و چشم ها و گوش های ما را در برابر همنوعمان بسته است .

 چه شده که دیگر صدای کمک خواهی همسایه و دوستان دور و نزدیکمان را نمی شنویم ؟

همه ما از دیدن  غصه و ناراحتی برادر و خواهر دینیمان قلبمان  به درد می آید ،اما قدمی در راه برطرف کردن مشکلات یکدیگر برنمی داریم .

راه و رسم اجدادمان را فراموش کرده ایم که اینگونه گرفتاریم .

تنها  لحظه ای در سکوت نیمه شبان ، به خلوت کوچه پسکوچه های شهرمان پناه ببریم ، شاید در همین حوالی انسانی را دیدیم که تنهایی اش را با چشمانی اشکبار  فریاد می زند و دستان نیازمندش را به سوی آسمان بلند کرده باشد .

ایمان درونیمان براین باور است که اگر دستی را به یاری بگیریم قطعا دست دیگر ما در دست خداست ……

حال مردم شهرمان خوب نیست ، حیدر های زمانه کجایند ؟؟؟؟

به قلم :شهاب الدینی