#به_قلم_خودم
مدتیست که دلم هوای حرمت را دارد …
آقا جان…..
دلخوشم به دعای در قنوت …..
?اللهم ارزقنا زیارت الحسین علیه السلام ?
?اللهم ارزقنا شفاعت الحسین علیه السلام ?
آرزوی کربلایت دلم را به درد آورده چه کنم، مولا جان ؟
گامهای دنیای ام روبه پایانست ،چه کنم مولا جان ؟
ترسم از آن روز که ناکام بمیرم…. کربلایت را نبینم…..
چشم انتظار دیدار یار بمیرم ….
دانم که این انتظار زیادیست….
مولا جان ….
ولی چه کنم ؟
دلم بی تاب شده ….
در عشق دیدار شما آب شده ….
می دانم که با خود می گویید….
تو چه دانی که دل ما از گناهت ، غم زدهو آگاه شده ….
سالهاست که بجز دلشکستن ما کاری نداری …..
انگار نه انگار ….
فراموشت شده که ما را داری ..
من چه گویم مولا جان ….
جز اینکه دانم ،پاکی ما آرزویست، بر دلت آقا جان …
پس بطلب دل غمزده این مضطر را ،که دگر تاب ندارد،تحمل دوری از ارباب ندارد ….
مدتیست در فکر بازگشت به آغوش شماست …
دست یاری میطلبد از کرمت مولا جان ….
پس بطلب این دل غمزده ام را …..
???مولا جان???
آخرین نظرات