#به_قلم_خودم
نسیم سپید بال .
برگ برگ سپیدت در قلبم جای گرفته ،ای کتاب ….
چه روزهایی که دستانم را به دستت سپردم ،مرا به عالم الفاظ بردی و در باغهای علم به گردش در آوردی ،گلواژه های وجودت یاورم بوده در این دنیای خاکی ….
روح مضطرم را در آغوش گرفتی و آرامش کردی .
این زبان ناتوان است از قدردان وجودت .
گاهی دلم می گیرد که چگونه در خانه هایمان غریب واقع شده ای ،در جایگاه های مختلف قرارت دادیم ولی قدردانت نبوده ایم .
دست سرد ذهنمان را به دستان گرم تو نسپرده ایم ….
دلم به درد آمده !!!
چرا که جایگاه تو در قفسه های غبار گرفته فراموشی ما نیست .
ای یار دیرینه ام ….
جایگاه تو در قلبهاست ….
در خانه های بلورین دلهای طالب علم ….
در روزگار فراموشی ها ،یاورمان بمان ….
دلنگرانی ها را از ما بگیرو بهای زرین وجودت را در دستان لرزان این مخلوق خاکی بگذار و ذهن غبار گرفته مان را با قطرات شبنم وجودت آبیاری کن .
کویر سوت و کور ذهنمان را به سبزه زار دانش مبدل کن ….
دوستت دارم ای کتاب ،تو تنها یار من بوده ای در روزگار غربت زده انتظار مهدی ( عج) چه روزهایی که از این غربت و دوری دلم گرفت به سوی تو آمدم، ای مونس تنهایی ام ….
راهنمایم باش در این غمکده انتظار ،مرا به سوی راه حقیقی بندگی ببر …
نسیم واژگانت دلم را می نوازد ….
تو در دل من جای داری ای کتاب ….
مرا از غمکده این دنیای فانی برهان …..
سلام
وبلاگ خوبی دارید لطفا به وبلاگ ماهم سربزنید ومارااز نظرات خوب خودبهره مند کنید.
http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/