من طلبه ام
#به_قلم_خودم
من طلبه ام و افتخارم این است که طلبگی ام نشانه ای ز بانوی بی نشانه هاست .
سالهای نه چندان دور بود که از خودم پرسیدم از کجا آمده ای بانو و به کجا رهسپاری؟
پاسخ سوالم رو در تلاوت بیداری آیات قرآن که بهتر از همه کلمات است جستم و راه درست را در زمزمه این آیه یافتم :
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ
ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺴﺰﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﮕﻲ [ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺟﻬﺎﺩ ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻭﻧﺪ ; ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻤﻴﻌﺘﻲ ﮔﺮﻭﻫﻲ [ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ]ﻛﻮﭺ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ ، ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪ ، ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ [ ﺍﺯ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻭ ] ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻧﺪ .(١٢٢) ( آیه 122 توبه)
با خواندن این آیه بود که در این حوالی حرفهای قرآن بند دلم را پاره کرد و با چشم های باورم که به تقدس حجاب زهرایی ایمان آورده بود به خود آمدم و مسیرم را یافتم و انگیزه حرکت در این راه را از برکت وجود این آیه برچیدم .
من طلبه ام و تشنه یادگیری علم دینم و تشنگی ام را پای درس های قرآن میزدایم و عاشق این چیزهای بدیهی هستم که قرآن یادِ آدم میاندازد :
مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ(احزاب/4
ای آدم
ما در سینه هیچ آدمی دو تا قلب نگذاشتیم.
تامل در این کلام برای من دلنشین است و ذهن من در پی یادگیری نکات لطیف و دلنشین قرآن است .
در جستجوی شکوه عشق بودم تا اینکه طلبگی را برگذیدم که شاید بتوانم یکی از شاگردان مکتب امام صادق (ع) در آخر الزمان باشم چرا که در روایتی
امام رضا علیه السلام میفرمایند:
خداوند رحمت کند بنده ای را که امر مارا زنده بدارد.پرسیدم چگونه امر شمارا زنده بدارد؟
فرمودند علوم مارا یاد بگیرد و به مردم بیاموزد ؛زیرا مردم اگر زیبایی های کلام ما را بدانند حتما از ما پیروی میکنند.
(شیخ حر عاملی،
وسائل الشیعه،ج27،ص92 )
زیبایی دین را باید در مکتب امام صادق علیه السلام جستجو کرد در راه پر پیچ و خم تبلیغ دین به آنها تکیه کرد و خوش خلقی و صبر ائمه علیه السلام در راه دین را اسوه رفتار خود قرار دهیم .
خودم خوب می دانم که طلبگی ام را در مخمل آسودگی نپیچیده اند
در این دوره از زمان طلبه که باشی …..! غربت مهدی (عج)را در کوچه پس کوچه های سرد آخر الزمان و در ناله های او برای کمی یارانش خواهی دید نبض دین در دستان ماست و بار رسالت دین
بر دوشمان سنگینی می کند .نکند روزی برسد که از نگاه امام زمان (عج)شرمگین بمانم برای همین بود که چشمهایم را نذر دل مهدی زهرا (عج) کردم و با خود گفتم مبادا در این خزان بی وفایی ها ، حرفهای زهرآگین کوته فکران قلبم را نشانه رود و لحظه ای پای دلم بلرزد و من را از حرکت در راه عشق باز دارد .
نکند روزی من هم در این بازار فراموشی ، امام زمانم را به اندک مبلغ ناچیزی از آرزوهای خاکی بفروشم .
خوب می دانم که در این راه پر پیچ و خم آخر الزمان خدای من غم های نگفته ام را به نظاره نشسته .
طلبه ام و با فکر و قلبی که خالی از غم فرج نیست
هویت طلبگی ام را در ارتباط با امام زمانم در جستجویم
همه ناراحتیم این است که نکند با رفتار ناخواسته ای ، دل امام زمانم را بلرزانم و من هم سربارش باشم .
دیدن گل لبخند رضایت مادرم زهرا (س) ،تحمل سختی راه را ، برایم دلنشین کرده و حس ناب بندگی را مهمان دلم می کند .
من طلبه ام و باورم بر این است که از چادر مشکی ام عطر یاس به مشام می رسد.
خوب می دانم که کوچکترین ،از رفتار و گفتار من می تواند برای اطرافیانم الگو باشد ، در این راه همه تلاشم این است که آینه ای از رفتار و گفتار مادرم زهرا (س) باشم.
به قلم :شهاب الدینی
آخرین نظرات