#تولید_خودم
#علمدار
#تولید_خودم
#علمدار
#تولیدی
#به_قلم_خودم
گذرگاه سرنوشت
ثانیه های سرنوشت به تپش افتاده اند و قلب لرزانم را مهمان آرامشی دل انگیز کرده اند .
صدایش را می شنوم ، آری طنین ندایش در گوشم نجوا می کند : که ای فرزند آدم ، لحظه ای گوش بسپار به نصیحتم ، قدردان گوهر جوانی ات باش و بدان فرصت ها در گذرند ، چه اندوخته ای ؟؟
همسفرت کیست ؟؟
با خود لحظه ای خلوت کردم اما پاسخی نیافتم ….
منو حجوم ثانیه ها ……
مدتیست سرگردانم ،نمی دانم چه شد که غافل بودم ، اندوخته ام ناچیز استو راهم طولانی ……
آری حق با اوست برای رسیدن به سعادتو خوشبختی باید بپا خیزم و تلاشم را مضاعف کنم ، راه زندگی طولانیست و باید به دنبال همراهی هم دل باشم .
همراهی دلسوز که در مسیر سنگلاخ زندگی ام تکیه گاه تنهایی ام باشد و درکنارش لحظه ای آرام گیرم .
در این هوای دلگیر زمین چشم دل را گشوده ام و خود را در هوای عاشقی رها کرده ام باشد که سپیده دم کویر خشکیده قلبم روزنه های امید را به رویم بگشایند .
آموزه های دینم توکل را به من آموخته اند که در سایه سارش در جستجوی بهترین های سرنوشت باشم و بهترین مقدرات را از تنها خالق عالم بخواهم .
قدم هایم رابه سویش برمی دارم و می دانم او نیز همراهی ام خواهد کرد .
آری توکل کرده ام ، می دانم خدا هم در یاد منست و در راه زندگانی لحظه ای مرا به حال خود رها نخواهد کرد ، دفتر سرنوشتم را به او سپرده ام که بهترین ها را برایم مقدر کند .
به قلم :شهاب الدینی
من طلبه ام
#به_قلم_خودم
من طلبه ام و افتخارم این است که طلبگی ام نشانه ای ز بانوی بی نشانه هاست .
سالهای نه چندان دور بود که از خودم پرسیدم از کجا آمده ای بانو و به کجا رهسپاری؟
پاسخ سوالم رو در تلاوت بیداری آیات قرآن که بهتر از همه کلمات است جستم و راه درست را در زمزمه این آیه یافتم :
وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ
ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺴﺰﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﮕﻲ [ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺟﻬﺎﺩ ] ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻭﻧﺪ ; ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻤﻴﻌﺘﻲ ﮔﺮﻭﻫﻲ [ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ]ﻛﻮﭺ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺩﻳﻦ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﻭ ﻗﻮم ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ ، ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪ ، ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ [ ﺍﺯ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻭ ] ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻧﺪ .(١٢٢) ( آیه 122 توبه)
با خواندن این آیه بود که در این حوالی حرفهای قرآن بند دلم را پاره کرد و با چشم های باورم که به تقدس حجاب زهرایی ایمان آورده بود به خود آمدم و مسیرم را یافتم و انگیزه حرکت در این راه را از برکت وجود این آیه برچیدم .
من طلبه ام و تشنه یادگیری علم دینم و تشنگی ام را پای درس های قرآن میزدایم و عاشق این چیزهای بدیهی هستم که قرآن یادِ آدم میاندازد :
مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ(احزاب/4
ای آدم
ما در سینه هیچ آدمی دو تا قلب نگذاشتیم.
تامل در این کلام برای من دلنشین است و ذهن من در پی یادگیری نکات لطیف و دلنشین قرآن است .
در جستجوی شکوه عشق بودم تا اینکه طلبگی را برگذیدم که شاید بتوانم یکی از شاگردان مکتب امام صادق (ع) در آخر الزمان باشم چرا که در روایتی
امام رضا علیه السلام میفرمایند:
خداوند رحمت کند بنده ای را که امر مارا زنده بدارد.پرسیدم چگونه امر شمارا زنده بدارد؟
فرمودند علوم مارا یاد بگیرد و به مردم بیاموزد ؛زیرا مردم اگر زیبایی های کلام ما را بدانند حتما از ما پیروی میکنند.
(شیخ حر عاملی،
وسائل الشیعه،ج27،ص92 )
زیبایی دین را باید در مکتب امام صادق علیه السلام جستجو کرد در راه پر پیچ و خم تبلیغ دین به آنها تکیه کرد و خوش خلقی و صبر ائمه علیه السلام در راه دین را اسوه رفتار خود قرار دهیم .
خودم خوب می دانم که طلبگی ام را در مخمل آسودگی نپیچیده اند
در این دوره از زمان طلبه که باشی …..! غربت مهدی (عج)را در کوچه پس کوچه های سرد آخر الزمان و در ناله های او برای کمی یارانش خواهی دید نبض دین در دستان ماست و بار رسالت دین
بر دوشمان سنگینی می کند .نکند روزی برسد که از نگاه امام زمان (عج)شرمگین بمانم برای همین بود که چشمهایم را نذر دل مهدی زهرا (عج) کردم و با خود گفتم مبادا در این خزان بی وفایی ها ، حرفهای زهرآگین کوته فکران قلبم را نشانه رود و لحظه ای پای دلم بلرزد و من را از حرکت در راه عشق باز دارد .
نکند روزی من هم در این بازار فراموشی ، امام زمانم را به اندک مبلغ ناچیزی از آرزوهای خاکی بفروشم .
خوب می دانم که در این راه پر پیچ و خم آخر الزمان خدای من غم های نگفته ام را به نظاره نشسته .
طلبه ام و با فکر و قلبی که خالی از غم فرج نیست
هویت طلبگی ام را در ارتباط با امام زمانم در جستجویم
همه ناراحتیم این است که نکند با رفتار ناخواسته ای ، دل امام زمانم را بلرزانم و من هم سربارش باشم .
دیدن گل لبخند رضایت مادرم زهرا (س) ،تحمل سختی راه را ، برایم دلنشین کرده و حس ناب بندگی را مهمان دلم می کند .
من طلبه ام و باورم بر این است که از چادر مشکی ام عطر یاس به مشام می رسد.
خوب می دانم که کوچکترین ،از رفتار و گفتار من می تواند برای اطرافیانم الگو باشد ، در این راه همه تلاشم این است که آینه ای از رفتار و گفتار مادرم زهرا (س) باشم.
به قلم :شهاب الدینی
#دلنوشته_ای_به_مادرم
#به_قلم_خودم
با آغوش تو آشنایم ،سالهاست که بودنت را در کنارم احساس می کنم و دلم را به مهر مادرانه ات بسته ام.
گلواژه های عاشقانه ام به سوی قلب تو پر میکشد که تنها دغدغه زندگی ام تویی.
چه زود قد کشیدم در برابر دیدگانت اما ای همه هستی من، توچه آرام خمیده شدی و من پژمرده شدنت را ندیده ام. برایم از حالت بگو ،از دردهای پنهان وجودت ….
چه روزهایی که همه دلنگرانی ها و دردهایم را به سوی تو آوردم و مامن گرم دستهایت ، قلب لرزانم را در آغوش کشید و آرامش را به من هدیه کرد.
ای بهترین واژه زندگانی، بوی چادر نمازت هنوز در خاطرم باقیست که چه زیبا مسیر بندگی را به من آموختی، ایمانم بهایست که از دعای مادرانه توست.
گلواژه های مهربانی را در اشکهایت یافتم و چه زیبا شقایق دسهای صبورت، بدرقه گامهای لرزان دنیایی ام شد.
غزل مادرانه ات محراب آرزوهایم را آذین نمود و دریای بی دریغ مهربانی ات سراسر زندگانی ام را فراگرفت اما من، با نامهربانی ام بارها تورا آزردم.
توتکیه گاه خستگی ام بودی و من ، در لحظات تنهایی در کنارت نبوده ام.
سنگ صبور من بوده ای و من غمخوارت نبوده ام، حلالم کن ای مادر.
بهشت هم برای قلب عاشقت کم است چرا که تو ، خود ایثاری و از تبار فاطمه ای.
چند سالیست که دستان سردم را به گرمای زندگی مشترک سپرده ام و در کنارت نیستم اما مادر دختر سربه هوایت حالا خودش کوله بار زندگی را به دوش دارد دیگر می فهمم نگرانی های تورا، غم ها وخستگی هایی که از ما پنهان می کردی و اینک بیشتر از همیشه تو را دوست دارم.
مادر جان کدام جمله را برای توصیف محبتت بنویسم چگونه باید تو را ستود، ای قلب تپنده سرای امیدمان.
تو در سرزمین خاطرها گلبرگهای ارغوانی وجودت را برایم به یادگار گذاشته ای و با دست های روشنت سپیدی مهرت را به قلبم هدیه کردی و اینک من به رسم ادب گلبوسه های عاشقانه ام را نثار قلب زهرایی ات می کنم.
از خالق همه زیبایی ها خواهانم که آسمان دلت همواره به نور الهی نورافشان باشد.
ای ترنم مهربانی، از ته قلبم بهترین دعا ها را بدرقه گامهای استوارت می کنم …..
و این دلنوشته ام بهانه ای شد که واژگان غبار گرفته دوست داشتنم را به قاسدک های سپید عاشق بسپارم که را برایت بیاورند و گلبوسه های عشقم را فدای دستان پینه بسته ات کنند.
به قلم: شهاب الدینی
? صلوات خاصه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند:
✨ «یَا فَاطِمَةُ ، مَنْ صَلَّى عَلَیْکِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ أَلْحَقَهُ بِی حَیْثُ کُنْتُ مِنَ الْجَنَّةِ؛
◽️ اى فاطمه! هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را میآمرزد و در هر جاى بهشت که باشم؛ وى را به من ملحق سازد».
? بحارالانوار ج 43ص55
آخرین نظرات