#به_قلم_خودم شمیم گل یاس آخرین جمعه سال است و دل تنگمان بهانه نبودنت را سر داده است مولای من . عمریست که مسافر این شهر دروغینیم و نفسهایمان به شماره افتاده و به امید شما و در جستجوی گل رویت در کوچه های غربت در گذریم . گله داریم از همه… بیشتر »
آرشیو برای: "اسفند 1396"
#به_قلم_خودم نم نم باران . هوای شهرم بارانیست و زمین کویری دلمان آغوش دلتنگی اش را برای دستان نوازشگر باران گشوده و اینک به دلو جانمان روح و روان تازه ای دمیده می شود . بوی نم خاک از لابه لای کوچه پس کوچه های کاهگلی مان به مشام می رسد ، چه زیباست لحظاتی… بیشتر »
#به_قلم_خودم # ترنم مهربانی # مادر تک واژه عاشقیست و غزل شیوای زندگی . کدام جمله را برای توصیف محبتتان بنویسم چگونه باید تو را ستود ،ای قلب تپنده سرای امیدمان . تو در سرزمین خاطرها گلبرگهای ارغوانی وجودت را برایمان به یادگار گذاشته ای و با دست های… بیشتر »
#چی_شد_طلبه_شدم زمانی که دیپلمم رو گرفتم بابام با ادامه تحصیلم مخالفت کرد ، با اینکه درسم خوب بود ولی چون آبجی های دیگه رو نفرستاده بود دانشگاه با ادامه تحصیل من مخالفت کرد و می خواست بین فرزندانش عدالت رو بر قرار کند ،من هم شاغل شدم نُه سال از تحصیل… بیشتر »
#به_قلم_خودم سرداران بی نشان، شهرت را در غربتتان یافتم که چه زیبا به سوی محراب قبله عشق رهسپار شده اید و اینک من از پس پنجره های دلتنگی از حال دل غریبم برایتان می نویسم . شهدای راه حق ، بغض های شکسته ام راه اشک… بیشتر »
یکی از سوالاتی که از ابتدای نوجوانی در ذهنم بود، این بود که چرا بعضی اعمال ساده و راحت، ثواب هایی بسیار زیاد و فراتر از حد معمول دارند، مثلا چرا گفته شده که ثواب خواندن سه بار سوره توحید با ثواب یک ختم قرآن برابر است. ❗ راستش منطق و حکمت این… بیشتر »
خداوند عزوجل می فرماید :اگر بر بنده ام که مومن است تنگ گیرم ،غمگین شود ،در صورتی که این تنگی او را به من نزدیک تر سازد . واگر بر بنده ی مومنم وسعت دهم ؛شادمان گردد،در صورتی که آن وسعت او را از من دورتر می کند . بیشتر »
خوابیده بودم . در خواب کتاب گذشته ام را باز کردم .روزهای سپری شده ی عمرم را برگ برگ مرور کردم . به هر روز که نگاه کردم در کنارش دو جفت جای پا دیدم ،یکی مال من و یکیمال خدا بود . جلوتر رفتم و باز روزهای سپری شده را می دیدم ؛اما در کنار بعضی برگ ها ،فقط… بیشتر »
#به_قلم_خودم ?تو از تبار فاطمه ای مادر جان? با آغوش تو آشنایم ،سالهاست که بودنت را در کنارم احساس می کنم و دلم را به مهر مادرانه ات بسته ام . گلواژه های عاشقانه ام به سوی قلب تو پر میکشد که تنها دغدغه زندگی ام تویی. چه زود قد کشیدم در برابر… بیشتر »
#به_قلم_خودم امروز اولین روز اقامت ما در مکه مکرمه هست و در این لحظه های آسمانی راهی مسجدالحرام شده ایم ،وقتی به آنجا رسیدیم ورودی حرم پراز کبوتر های عاشقیست که در حرم امن الهی وارد شده اندو با دیدن ما به این طرف و آن طرف راهی می شوند خدای من چه… بیشتر »
#به_قلم_خودم بوی عید از لابلای شاخه سار سفید پوش زمستانیمان به مشام می رسد و لحظاتمان را طنین نغمه های بهاری پر کرده … کوچه پس کوچه های شهرمان حالوهوای بهاری گرفته و اما….. خوب که نظاره کنی در شلوغی بازار فراموشیمان ….. چشمهایت به سوی… بیشتر »
#به_قلم_خودم خدای من به سوی تو در حرکتم ،نمی دانم چه مقدار از راه را درست آمده ام ؟ به عقب که مینگرم ،بحاصل پیمودن این راه طولانی ….. به گذرگاه دنیایی ام می اندیشم که حاصلش جوانی 28 ساله است…. بهای گزافی را برای تجربه ها داده ام …..… بیشتر »
#به_قلم_خودم مدتیست که دلم هوای حرمت را دارد … آقا جان….. دلخوشم به دعای در قنوت ….. ?اللهم ارزقنا زیارت الحسین علیه السلام ? ?اللهم ارزقنا شفاعت الحسین علیه السلام ? آرزوی کربلایت دلم را به درد آورده چه کنم، مولا جان… بیشتر »
#به_قلم_خودم یک سال از عمر زمینیمان گذشت ….. سالی که همراه با خاطرات خوب و تلخ زمانه بود . ای معبود من …. تاروپود رویاهایم نخ نما شده است …. غزل دلتنگی ام را سر داده ام و از ورای قلبم برایت مینویسم…. ای خالق… بیشتر »
آخرین نظرات